چون خبر ِ مجاشع به نزديک ِ عثمان رسيد که او از سيستان بازگشت بر آن حال ، ربيع بن زياد بن اسد الذّيال الحارثی را با سپاهی بفرستاد سوی ِ عبدالله بن عامر ، که اين را به سيستان فرست . عبدالله او را بفرستاد به سيستان . به پهرهی ِ کرمان ( * پهرگ = فهرج ِ کنونی ِ بلوچستان ) برسيد . آن را به صلح بدادند ، و از آنجا به جالق شد ، مهتر ِ آن با او صلح کرد . باز ربيع او را گفتا مرا سوی ِ سيستان راه بايد نمود . گفت : اينک راه . چون از هيرمند بگذری ، ريگ بينی ؛ و از ريگ بگذری ، سنگريزه بينی ؛ زآنجا خود قلعه و قصبه پيداست .
ربيع رفت و سپاه برگرفت ، هيرمند بگذاشت ، سپاه ِ سيستان بيرون آمد پيش . حربی سخت کردند و بسيار از هردو گروه کشته شدند ؛ و از مسلمانان بيشتر کشته شد . باز مسلمانان نيز حمله کردند ؛ مردم ِ سجستان به مدينه ( * شهر ) بازگشتند . پس شاه ِ سيستان – ايران بن رستم بن آزادخو بن بختيار – [1] موبد موبدان را و بزرگان را پيش خواند و گفت : اين کاری نيست که به روزی و سالی و به هزار بخواهد گذشت ؛ و اندر کتابها پيداست ، و اين دين و اين روزگار تا زمان ِ ساليان [ ؟ ] باشد ، و به کشتن و به حرب اين کار راست نيايد ، و کسی قضاء ِ آسمانی شايد [ ؟ نشايد ] گردانيد . تدبير آن است که صلح کنيم . همه گفتند که صواب آيد . پس رسول فرستاد که ما به حرب کردن عاجز نيستيم ؛ چه ، اين شهر ِ مردان و پهلوانان است ؛ امّا با خدای تعالی حرب نتوان کرد و شما سپاه ِ خداييد ، و ما را اندر کتابها درست است بيرون آمدن ِ شما ؛ و آن ِ محمّد عليهالسّلم و اين دولت دير بباشد . [2] صواب صلح باشد تا اين کشتن از هردو گروه برخيزد .
رسول پيغام بداد ، ربيع گفت : از خرد چنين واجب کند که دهقان میگويد ، و ما صلح دوستتر از حرب داريم . امان داد ، و فرمان داد سپاه را که سلاح از دست دور کنيد و کسی را ميازاريد ، تا هر که بخواهد همیآيد و همیشود . پس بفرمود تا صدری بساختند از آن کشتگان ، و جامه افکندند بر پشتهاشان ، و همی از آن کشتگان تکيهگاهها ساختند . برشد بر آنجا بنشست ، و ايران بن رستم ، خود به نفس ِ خود و بزرگان و موبد موبدان بيامدند . چون به لشکرگاه اندرآمدند ، به نزديک ِ صدر آمدند ، او را چنان ديدند ، فرود آمدند و بايستادند . و ربيع مردی درازبالا ، گندمگون بود و دندانهای ِ بزرگ و لبهای ِ قوی . چون ايران بن رستم او را بر آن حال بديد ، و صدر ِ او از کشتگان ، بازنگريد و ياران را گفت : " میگويند اهريمن به روز فرا ديد نيايد . اينک اهريمن فراديد آمد که اندرين هيچ شک نيست ! " [3]
&
تاريخ ادبيّات فارسی ( از دوران ِ باستان تا عصر ِ فردوسی ) . برتلس . ترجمهی ِ سيروس ايزدی . انتشارات ِ هيرمند . چاپ ِ اوّل ، 1374 .
?
دو سه مورد چنگک ( کروشه ) که در متن هست ، از من است .
[1] در اصل : خطّ ِ تيرهی ِ بسته را ندارد ، و يک « و » هم زايد است : ... بختيار [ و ] موبد ...
ضمناً در همهی ِ موارد « موبد » به صورت ِ « مؤبد » آمده ، و اين غلط ِ محض است .
[2] عبارات درخور ِ هزار تأمّل است . پس تأمّل کن ؛ تأمّل کردنی !!
[3] تاريخ ِ سيستان ( ص 80 ، 81 ، و 82 ) . نقل ِ من از : تاريخ ادبيّات فارسی . برتلس ، ص 340 – 339 . ( مشخّصات ِ کتاب ِ « تاريخ ِ سيستان » را در هيج جای ِ مأخذ ِ خود نيافتم . )
$
پسنگاره : چند روزی بعد از پست ِ اين نوشته ، به نسخهای از کتاب ِ « تاريخ ِ سيستان » ( چاپ ِ جعفر مدرّس صادقی ) دست يافتم و مطلب را در آن جسته و منقولهی ِ سيروس ايزدی را با آن مقابله نمودم .
برای ِ متن ِ اين منبع ، اينجا را کليک کنيد .
خیلی جالب بود...با اجازه به آن لینک میدهم.
AntwortenLöschenخواهش می کنم دگدر جون ، شما لطف دارين !
AntwortenLöschenولی جون دگدر ، ببين ، يه وخ اگه من به همين زوديا ريغو سرکشيدم ، منو کالفّت شکافی نکنی . باشه ؟
من طاقت ندارم که دل و روده مو بريزن بيرون ؛ دوست يا دشمن فرقی نمنه !!
***
از شوخی گذشته ، بايد تشکر بکنم از شما دوست ِ عزيز ، که می پراکنيد آگاهی ها را ؛ يعنی می گستريد روشنايی را ، نور را ، و هستی را !
***
در همين فرصت وبلاگ شما را ديدم . کاملاً درست می گوييد . فقط اين ترس هست که آدم نتواند موضوع را درست و آن گونه که هست انتقال دهد ؛ وگرنه ، تحرير رسمی بسيار کهن است و از ضرورت های ِ ادبی محسوب می شود .
با اين همه ، تلاشی خواهم نمود ...
فكر كنم تو يه كتابي از باستاني پاريزي خوندم كه يكي از مواد صلح سيستاني ها اين بوده كه عربا خارپشت نخورن
AntwortenLöschenمهدی سهرابی عزیز
AntwortenLöschenقالب وبلاگت کاملا خراب شده است و نوشته هات کلا دیده نمیشوند
یه دو ساعتی شده که همه بامبولی سرش درآورده م ، درست نمی شه .
AntwortenLöschenبا توجه به همین مختصر چیزایی که از وب و وبلاگ و بلاگر می دونم ، حتم کرده م که عیب از بلاگره .
حتی تمپلت ِ مال ِ بیست روز پیش رو هم که می دم بازم درست نمی شه . عجیب تر از همه اینه که فقط هوم خرابه ، وگرنه آرشیو و تک تک پستا مشکلی نداره !
در بخش پرویوس پست ، روی یکی از همین کدهای ِ ناقص کلیک کردم و پست ِ مربوطه باز شد . می خواین مطمئن بشین ، امتحان کنین !!
AntwortenLöschenالآن درست شده است
AntwortenLöschenاين وبلاگ شما رو دير كشف كردم ولي از خوندنش بسيار لذت بردم
AntwortenLöschenاشاره به پايان جهان در اسطوره ها براي اونها كه شما را سرزنش مي كنند كه در يكي از پستها گفته بوديد حقيقتي بود .
و اين پست كه در مورد اهريمن به زبان دري بسيار عالي بود
من خيلي از رسالهها و سبك نگارش و موضوعات آنها خوشم بيآمدندي..اگر توافق بر تبادل لينك داشتندي چاپاري يا رساله اي براي اينجانب فرستاندي
AntwortenLöschenلینک شما با افتخار اضافه شد/ روی شیروانی داغ
AntwortenLöschenدوست بسیار عزیز نمی دانم معنی حرفت چی بود اما بدون که به هیچ عنوان کشتار کودکان بی گناه قابل توجیه نیست. من نه جزو حاکمیتم نه دولتی هستم که به خاطر حرفم جایزه بگیرم یا مجیز گوی کسی باشم. اما رسانه های غربی هم در دستان یهودی هاست انها انجور که دوست دارند خبر می دهند من چون در عرصه رسانه می نویسم مطمئنم که بی طرفی و استقلال خبری در این دنیا وجود ندارد. حالا در این باره حرف بسیار است. اگر خواستی بیشتر صحبت می کنیم
AntwortenLöschen