قدرتِ بیچونِ ارهاب
غالباً تصوّرِ ما بر اين است که «ارهاب» تنها با کشتنِ کافر و مرتد امکانپذير میگردد؛ و از اينرو، بهاحتمال، در دامِ فريبِ جمهوریِ اسلام گرفتار میآييم، و در تحليل و تعليلِ «اعدام»هایِ روزبهروز افزونشوندهای که توسّطِ حکومتِ قدسیِ الهی، و اغلب در ملاءِ عام صورت میگيرد، در کوچههایِ واهیِ نخودسياه، راهِ بيهودهیِ بنبست گز میکنيم!
امّا «ارهاب» به شکل و شيوههایِ گوناگون اِعمال میگردد. برایِ پرهيز از درازیِ سخن، به يکی از سادهترين اشکالِ پوشيده و کاملاً غيرِ مستقيمِ آن میپردازم:
همهیِ ما کسانی که در ايرانِ اسلامزده زندگی (!) میکنيم، روز و شب، گاه و بیگاه، در معرضِ ديدن يا تماشایِ «سربريدنِ گوسفند» در کوچه و خيابان بودهايم، و هستيم.
کمتر کسی است که اطّلاع نداشته باشد که اين عملِ هولناک، در اواخرِ دورهیِ پهلوی، جز در مکانهایِ مخصوص صورت نمیگرفت؛ و مواردِ ناچارانهای که غيرِ مجاز، و در کوچه و خيابان انجام میشد، منحصر به ايّامِ عزاداریِ عاشورا، و پيشوازِ ازمکّهبرگشتگان بود، که حکومت قادر به جلوگيری از آن نبود؛ و شکّی نيست که اگر چندی میگذشت، آن مواردِ محدود و معدود نيز از ميان میرفت. امّا با رویِکارآمدنِ نظامِ اقدسِ الهی، بازارِ اين عملِ هولناک و ضدِّ بهداشتِ تن و روان، رواجی گرفت که تا امروز، دمبهدم بر شدّتِ آن افزوده شده است.
جمهوریِ اسلامی، هم بهدليلِ قدرتِ بیمحابا، و هم بهوجهِ فتوایِ دينی، امکانِ آن را داشته است که اين پديدهیِ ناهنجار را بهکلّی ممنوع و معدوم سازد؛ امّا برعکس، در تنورِ آن دميده، و آن را بهگونهیِ امری بسيار عادّی جلوه داده است.
وقتی موضوع و موردی به سادگیِ «سربريدنِ گوسفندِ قربانی» میتواند در تعميقِ هراس نقش داشته باشد، چگونه میتوان در نقش و هدفِ کاملاً واضحِ «اعدامِ انسانها در ملاءِ عام» ترديد داشت؟
جمهوریِ اسلامی، با اين اعدامها میخواهد يکبارِ ديگر، خوف و هراسی را که با اعدامهایِ وحشيانهیِ سالهایِ 57 تا 60، در جامعهیِ ايران پديد آورد، و بهياریِ آن، تا به امروز حکومت کرده، تجديدِ مطلع نمايد. میخواهد زهرِ چشم بگيرد و اعلام کند که: در صورتِ حملهیِ امريکا، و يا بروزِ هرگونه حرکتِ عمومی، با صدبرابرِ اين شدّت و خشونت، آدم خواهد کشت...
31 تيرماه 1386
: