(I)

يکبارِ ديگر «البعثةالاسلاميّه الی البلادالافرنجيّه» را میخواندم، تمام که شد، ازآنجا که کلاً به نسخههایِ تايپشدهیِ متنها اعتماد ندارم، گفتم بگردم ببينم نسخهیِ اسکنشده پيدا نمیکنم (اگرچه، نمیدانم اين کتابِ هدايت، به روزگارِ خودش، چاپ شده بوده يا نه)؛ و درينميان، سری به فيسبوک زدم، و ديدم امروز، 28 بهمن، زادروزِ هدايت هم هست! بعد، گشتوگذاری کردم، و ازجمله در ويکیپديا...
عجيب است، میبينم زيرِ عکسِ هدايت، نوشته، و آدرس داده:
وبگاه رسمی «صادق هدايت»
http://sadegh-hedayat.com/homefa.php
و ازآن عجبتر، به "وبگاه" که میروی، میبينی آنجا (سمتِ راست)، نوشتهکرده شده:
"تماس با دفتر هدايت"!!
...
به پروردگارم شيطان سوگند، تا به اين زاد رسيدهام، نمیدانستم آدميان (آنهم فرقهیِ لااُباليّون) بعد ازآنکه حدودِ 62 سال از مرگشان میگذرد، میتوانند (لکن معالاسف، به هول و باطریِ الهی) «وبگاهِ رسمی» داشته باشند، و (ثانياً، ازآن مهمکردهتر) «دفتر» هم بزنند!!
...
هدايت؟!
رفته «دفتر» زده!!؟
وای ننه! مردم از خنده!!
لابد خودِ جونورشَم اونجا نشسته، بطریِ ودکاشو گذاشته، منتظرِ تماس! لامصّب!!
عجيب است، میبينم زيرِ عکسِ هدايت، نوشته، و آدرس داده:
وبگاه رسمی «صادق هدايت»
http://sadegh-hedayat.com/homefa.php
و ازآن عجبتر، به "وبگاه" که میروی، میبينی آنجا (سمتِ راست)، نوشتهکرده شده:
"تماس با دفتر هدايت"!!
...
به پروردگارم شيطان سوگند، تا به اين زاد رسيدهام، نمیدانستم آدميان (آنهم فرقهیِ لااُباليّون) بعد ازآنکه حدودِ 62 سال از مرگشان میگذرد، میتوانند (لکن معالاسف، به هول و باطریِ الهی) «وبگاهِ رسمی» داشته باشند، و (ثانياً، ازآن مهمکردهتر) «دفتر» هم بزنند!!
...
هدايت؟!
رفته «دفتر» زده!!؟
وای ننه! مردم از خنده!!
لابد خودِ جونورشَم اونجا نشسته، بطریِ ودکاشو گذاشته، منتظرِ تماس! لامصّب!!
(II)
های! هوی!
آقا! خانم!
لطف کنيد اين را فهميدهکرده کنيد:
هدايت از ماجماعت بود؛ و ماجماعت، اصولاً و بهطورِ کلّی و جزئی، از اساس، روح نداريم...! بهحيثِ فابريک، فقط يهخورده بفهمی-نفهمی «روان» داريم؛ که اونَم در لحظهیِ خارکستهِ «مُرديدن»، نه که از سولاخکونِمون بزنه بيرون... خير، همونجا به رحمتِ خدا میره و، خلاص!
بنابراين،
هی نگين:
روحِش شاد!!
آقا! خانم!
لطف کنيد اين را فهميدهکرده کنيد:
هدايت از ماجماعت بود؛ و ماجماعت، اصولاً و بهطورِ کلّی و جزئی، از اساس، روح نداريم...! بهحيثِ فابريک، فقط يهخورده بفهمی-نفهمی «روان» داريم؛ که اونَم در لحظهیِ خارکستهِ «مُرديدن»، نه که از سولاخکونِمون بزنه بيرون... خير، همونجا به رحمتِ خدا میره و، خلاص!
بنابراين،
هی نگين:
روحِش شاد!!