دشمنِ خانگی
پيرامونِ مولوی، و انديشهها و آموزههایِ او در مثنوی (1)
«مثنوی» مولوی را از قديمالايّام «قرآنِ فارسی» خواندهاند. شيخ بهايی، مولوی را از گونهیِ پيامبران، و صاحبِ کتاب دانسته:
من نمیگويم که آن عالیجناب
هست پيغمبر، ولی دارد کتاب
اوايلی که شناختِ قرآن برایِ نگارنده دست داده بود، نسبت به اين نامگذاری واکنش نشان میدادم، و آن را ياوهیِ محض میشمردم. امّا اندکاندک، با مطالعه و تأمّلِ بيشتر در مثنوی، پیبردم که آنچه در اينباره گفته شده، بههيچوجه از گونهیِ تعارفاتِ معمول، و از رویِ خيالپردازی نبوده؛ و اين کتاب، بهواقع، «قرآنِ فارسی» است.
قدرتِ شاعریِ مولوی، و ريشهدار بودنِ بستر و پيشينهیِ عرفانپسندیِ فرهنگِ ايرانی، که از حدودِ سدههایِ 6 و 7 هجری بر ذهنيّتِ ما چيرگی يافته، مهمترين عواملِ ناشناختِ مولوی به نزدِ روشنانديشانِ ماست.
غولوارگیِ مولوی ما را از نزديکشدن به او، و تأمّل و ژرفنگری در آثارِ او بازمیداشته، و همچنان بازمیدارد. اين مرد، که در عظمت و سترگیِ شعر و شاعریِ وی جایِ ترديد نيست، در چشمِ ما بدل به يکی از مقدّسين شده؛ و بهندرت يارایِ آن يافتهايم که بر پايهیِ خرد و سنجشگری در وی بنگريم. پذيرشِ بیچونوچرا، و خودداری از انتقاد و اعتراض، دو ويژگیِ بنيادينِ رفتارِ آدمی در قبالِ «امرِ قدسی» است.
حتّی امروزِ روز نيز، جامعهیِ فرهنگیِ ما (البتّه، بهشرطیکه مسامحةً به وجودِ چنين چيزی قائل شويم!) نقدِ مولوی را برنمیتابد. بماند که، برایِ قداستِ وی، تأييديّهیِ امريکايی نيز دستوپا کردهايم؛ که: فلان ترانهسرا و آوازهخوانِ امريکايی به غزليّاتِ مولوی رویآورده، و اين رویکردِ او، جنبشی پديد آورده است! عجيب است که اگر هزار امريکايی به انتقاد از مقدّساتِ ما بپردازند، هيچيک را نمیبينيم؛ امّا اگر فقط يک نفر، به يکی از مقدّسانِ ما گوشهیِ چشمی نشان دهد، بهبوق میکنيم، و آن را دليلِ قطعی و برهانِ قاطع میشمريم.
q
مثنویِ مولوی، تا آنجا که من در آن تأمّل کردهام، يکی از زيانبارترين کتابهايی است که در مجموعهیِ ميراثِ ايرانی میتوان يافت. (در اين نوشته، با غزليّاتِ مولوی، موسوم به «ديوانِ شمس» يا «ديوانِ کبير»، کاری ندارم...)
برخی از ويژگیهایِ صوریِ مشترک در قرآن و مثنوی بهقرارِ زير است:
1. هردو کتاب منظوم است، و در آن زبان و بيانِ شاعرانه بهکارگرفته شده است.
2. هردو کتاب بر مبنایِ قصص و روايات شکل گرفته؛ و البتّه در آن، قصّه و روايت، ابزاری بيش نيست.
3. پريشانگويی، شيوهیِ عمومی، و ساختارِ کلّیِ هردو کتاب است.
4. هردو کتاب بیسروبُن است، و در آن، آغاز و انجامی منطقی و غيرِ آن سراغ نمیتوان کرد.
اين ويژگیها، بهنظرِ من، چيزی نيست که نياز به بحثِ خاصّی داشته باشد، و پیبردنِ به آن، در يک نگاهِ حتّی شتابزده نيز امکانپذير است. امّا برایِ اثباتِ هممضمونیِ قرآن و مثنوی، البتّه، به بحث و بررسیهایِ ريزگونهای نياز است، که در چند يادداشتِ پيوسته، يا بهفاصله، بدان خواهم پرداخت. (مضامينِ مخالف و متضادِّ با قرآن نيز در مثنوی ديده میشود. اين موارد هم از نظر دور نخواهد ماند!)
...
6 دی 1385
:
بسیار بحث جالبی است.
AntwortenLöschenمن که در سنین نوجوانی مثنوی خوان بودم بعدا به مهمل یودن قریب یه اتفاق آن پی بردم...یک سری مزخرفات برای خاموش کردن چراغ اندیشه
بسیار بحث جالبی است.
AntwortenLöschenمن که در سنین نوجوانی مثنوی خوان بودم بعدا به مهمل یودن قریب یه اتفاق آن پی بردم...یک سری مزخرفات برای خاموش کردن چراغ اندیشه
سلام
AntwortenLöschenبا تشکر از مطالب جالبتان.
اگر ممکن است از
RSS
در وبلاگتان استفاده کنید تا خواندن مطالب زیبایتان راحت تر و سریع تر باشد
بسیار ممنونم
دوست ِ عزيز !
AntwortenLöschenمن برای ِ محتاجنبودن ِ خودم ، پارگکی اچتیامال به مرور ِ ايّام ياد گرفته بودم ؛ امّا انگار اين وادی ديوانگی ِ سرعت دارد ! هنوز يکی را بلد نشدهای ، ده تای ِ ديگر میرسد ...
اين RSSرا بهکلّی مرخّصام . اصلاً نمیفهمم چيست . اگر زحمتی نيست - که هست ، و لطف میکنيد - قدری توضيح بدهيد که ببينم میشود ياد بگيرم يا از من گذشته !
ممنونم : م . س .
دوست عزیز
AntwortenLöschenجناب آقای سهرابی
نه تنها زحمتی نیست بلکه بسیار خوشحال میشوم کمکی - هرچند کوچک - در جهت بهتر شدن وبلاگ پر بار شما کرده باشم. چون مطلب " آر اس اس " کمی طولانی است چند تا لینک در این باره براتون میگزارم، امیدوارم کافی باشد
1st Link: http://www.macromediax.com/Learn/archive.asp?id=127
2nd Link: http://www.w3schools.com/rss/rss_channel.asp
3rd Link: http://www.motalebe.ir/index.php?action=show_rss
جالب توجه این است که اینترنت اکسپلورر نسخه 7 که چند ماه است ارائه شده(و به صورت کامل و رایگان از سایت مایروسافت قابل دانلوداست)به طور کامل از "آر اس اس" پشتیبلنی میکندودیگر به برنامه ی خاصی برای خواندن "آر اس اس" نیاز نیست
موفق و پر امید باشید