
جای حيرت نبود بسياری
گرچه در لحظهی موعود وصال
کرد خواهند دو سر، جنگ و جدال
هردو خواهند به يک لحظه و آن
لب بگيرند از آن حور جنان
...
مشکلی نيست که آسان نشود
مار بايد که هراسان نشود!
هردو بايد بنمايند قبول
که قرائت چو شود اذن دخول
هر تُلُم، لب ز يکی سر باشد
لذّت هردو برابر باشد
يافت يک سر چو به آن کلّه، ظفر
سر ديگر، ببرد حظّ بصر
باز چون نوبت اين شد، دگری
نکند عربده و کلّهخری
که به زن، عيش منغّص گردد
از بلهگفتن خود برگردد
گر چنين باشد، ای مار دوسر
زن رود هرشب جايی به دَدَر!!
زن رود هرشب جايی به دَدَر!!
دوشنبه، 13 تيرماه؛ ژوئيه 04، 2011؛ 01:14:55 ب.ظ
&
پیدیاف:
http://mehdisohrabi.files.wordpress.com/2011/07/mare_do_sar.pdf
منبعِ عکس:
http://iranianuk.com/article.php?id=65057
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen