گيتی، پديدکردهیِ حیّيی قدير نيست!
(قصيدهیِ کوتاه)
گوشِ فلک، به نالهیِ مشتی اسير نيست
رحمی، ز بيش و کم، به صغير و کبير نيست
پيکانِ ضجّه، سينهیِ صد آسمان شکافت
وز داعيانِ عرش، يکی دستگير نيست
وارونه گپ مزن که خود از عرش میچکد
چرکابِ اين شُرور، که در صد سعير نيست
داعش نريده گر ز فراخایِ کونِ حق
اللهوار از چه ز خون، هيچ سير نيست؟
بنلادن و خمينی و بوبکر و طالباند
شخصِ رسول، کهش ز شرارت گزير نيست
هان! خاورِ ميانه، ز چُرتِ قرون برآی
اسلام، نکبتیست که درمانپذير نيست
ای خردهگير بر من، ازين کهنهزخمِ چرک
راهِ خلاص، جز خردِ خردهگير نيست
کافر شو ار نه باز به بنبست میخوری
کاين کار را بهجایِ دگر، بند گير نيست
اندر جوالِ غرب و "حقوقِ بشر"، مباش
کهش هيچ غيرِ عُسرتِ ما، در ضمير نيست
ای داعيان که گندِ ملا، از خلایتان
نم از يمی نباشد و، عشر از عشير نيست
اين ديو را، بهسلطه، شما يار بودهايد
امروزتان گُواست؛ که جایِ نکير نيست
تا خاورِ ميانه بهخون درکشيدهايد
ما را ز بانگِ بزمِ شما، جز زحير نيست
خواهم بهآرزو که فتد بآستينتان
گندِ شمازده؛ که ... فتد!! دور و دير نيست!
روزی رسد که امنِ شما میشود بهگوز
صد ناله میکنيد و، يکی را مُجير نيست
با گُهسرایِ گيتی و گنداکِ نکبتاش
بویِ نمی، به چنبرِ گردونِ پير نيست
میعربدَد نفيرِ ستمکُشته، کای خلا!
گيتی، پديدکردهیِ حیّيی قدير نيست!!
شيطانخدا-م شايد اگر نصرتی کند
ورنه اميدِ رَستن ازين دار-و-گير نيست!
پنجشنبه، 17 مهرماه 1393؛ 9 اکتبر 2014
(مصرعِ «گيتی، پديدکرده...»: چهارشنبه، 16 مهر)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen