از وبلاگ ِ مهران ( دوستت دارم )
میخواهم به موضوع طلاق و ازدواجهای سنتی و اسلامی نگاهی بياندازم، منتها در همين ابتدا لُب مطلب را بازگو میکنم و سپس به توضيح آن خواهم پرداخت.( البته بدون کاربرد اصطلاحات قلمبه سلمبه چيزنويسان درس نخوانده، درس زندگی! )
اُس و اساس و علت العلل معضل طلاق و بچههای طلاق و زندگیهای سگی و پريشان که چه بسا تا پايان عمر يک جفت، با جنگ و دعواهای خانوادگی ادامه میيابد، اصل محرم و نامحرم اسلامی است.
اگر به رفتار گنجشکها در اين بهار توجه کنيد، خواهيد ديد که هيچکدام از گنجشکها مادرش را مأمور يافتن جفت نمیکند و يا در لانه اش منتظر نمینشيند تا خواستگاری پيدا شود. از همان آغاز تولد، راه زندگی و جفت يابی در محيطی طبيعی و به دور از سنتهای مزاحم و احکام بازدارنده و تخفيف دهندهای که بر ما تحميل شده، روشن و پيراسته از سنگلاخ و دست انداز است. نيازی هم به دخالتهای قيم مآبانه بزرگترها نيست.
جدا کردن انسانها از يکديگر از همان ابتدای تولد و کودکی در تمامی محيطها و فضاهای اجتماعی به بهانه نر و ماده بودن ، راه همسر يابی و جفت شدن و مَچ شدن با ديگری را مسدود میسازد و اين امکان را از فرد میربايد که در طول دوره کودکی و نوجوانی و بلوغ، يکی مثل خودش را پيدا کند. يکی که همنفس و همزبان و همفکر و همسر خودش باشد. يکی که از بوی تنش لذت برده و بی حضور او گمشدهای دارد و بدون او آرام و قرار نمیگيرد.
جدا ساختن دختر و پسرها از يکديگر در محيطهای تفريحی و آموزشی و کاری، بزرگترين ستمی است که بر ما روا میدارند. هر يک از زن و مرد ما به سن بلوغ میرسد، اما بدون اينکه عاقبت بفهمد مرد چيست و زن کدام است.
...
متن ِ کامل
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen