نيرویِ شگرفِ وقاحت
برایِ تشريح و تبيينِ رفتارهایِ جمهوریِ اسلامی، بهويژه در اين اواخر، عنوان و تعبيری از اين دقيقتر بهنظرم نمیرسد.
اين حکومتِ قدسیِ الهی، -که با هيچيک از انواع و اقسامِ حکومتهايی که از آغازِ زندگیِ اجتماعیِ بشر، پا به عرصهیِ وجود نهاده، کمترين شباهتی ندارد و قابلِ مقايسه نيست، بلکه حتّی، از ناچاریست که در موردِ آن، لفظِ «حکومت» بهکاربرده میشود-، درحالیکه از بيرون، از سویِ نهادهایِ جهانی، در معرضِ بيشترين فشارها، هشدارها، و اِعمالِ تحديد قرار گرفته است، با وقاحتی که خاصِّ اوست (و من آن را با صفاتِ «قدسی» و «الهی» وصف میکنم، تا مشخّصهای برایِ تمييزِ آن از «وقاحتِ سادهیِ بشری» باشد) دمبهدم بر فشارهایِ کشندهیِ 9-28 سالهیِ خود به مردمِ ايران میافزايد.
هر سيستم و نظامِ ديگری که بهجایِ اين حکومتِ قدسیِ هول و کشتار بود، در چنين اوضاع و شرايطی، سعی میکرد که تا حدِّ ممکن، از بهتنگآوردنِ مردمی که بر آنها حکومت میکند، بپرهيزد. پس، علّت چيست، و جمهوریِ اقدسِ الهی با چه منطقی، اينگونه وارونه رفتار میکند؟
پاسخی که من در ذهنِ خود به آن میرسم، اين است که: جمهوریِ اسلامی، بنا به تجربه، و به استنادِ شناختِ دقيقی که از ذاتِ حقيقی و ماهيّتِ واقعیِ خود، و نفرتِ بديهیِ مردمان دارد، به اين برداشت رسيده است که برایِ افزودنِ مدّتی -ولو بسيار کوتاه- بر هستیِ نکبتبارِ خود، تنها يک راه دارد: فشار بر مردم را به حدّی برساند که در بيستوچهار ساعتِ شبانهروز، حتّی بهاندازهیِ يکدقيقه، فرصت و فراغ نداشته باشند؛ و در همينحال، با بهرهگيری از «نيرویِ شگرفِ وقاحتِ قدسی»، از تمامیِ تريبونهایِ بیشماری که در اختيار دارد، بر طبلِ دعویِ بیبنيان و سراپا دروغِ «ايجادِ امنيّت برایِ مردم» بکوبد!
31 تيرماه 1386
:
وب - آ - ورد
AntwortenLöschen