تو دوست داری ؛
او ، نفرت دارد .
من از رنگهای ِ شاد ، تند ، و باز خوشام میآيد ؛
تو از رنگهای ِ شاد ، تند ، و باز خوشات میآيد ؛
او از رنگهای ِ تيره ، کدر ، و حزنآور خوشاش میآيد .
من میخندم ؛
تو میخندی ؛
او زار میزند .
من دلام باز میشود ؛
تو دلات باز میشود ؛
او میگويد : خنده دل را سياه میکند .
من آهنگ میشنوم ، کمرگاهام به جنبش درمیآيد ؛
تو آهنگ میشنوی ، باسنات میجنبد ؛
او کوناش را فقط هوا میکند ؛ برای ِ خدا .
من دوست میگيرم ؛
تو دوست میگيری ؛
او مُتعه میکند ، يا مُتعه میشود .
من افتوخيز ِ عشقبازی را روشنی ِ زندگی میيابم ؛
تو در هر بار افتوخيز ِ عشقبازی ، چشمانات از برق ِ شادی میدرخشد ؛
او جماع میفهمد . همين ، و نه بيشتر .
من کودکان را میپرستم ؛
تو کودکان را در آغوش میکشی ؛
او ، کودکان را معصيتکاران ِ آينده میبيند .
من دوست دارم که کودکان ترانههای ِ شاد و خيالانگيز ِ بچّگانه بخوانند ؛
تو ، همهی ِ جهان را بوستانی سرسبز ، غرق ِ چرخ ِ فلک و تاب و سرسره میخواهی ؛
او ، کودکان را به حفظ ِ اصواتی نامفهوم وامیدارد ؛ و به ايشان خميدن در برابر ِ خدايی موهوم و هولناک میآموزد .
من به انسان مهر میورزم ؛
تو به انسان عشق میورزی ؛
او انسانها را به مسلمان و کافر تقسيم میکند . مسلمانان را زير ِ تازيانهی ِ مدام ، و کافران را کشالهای از کشتگان میطلبد ، بر لبهی ِ گورجايی دستهجمعی .
من با شراب نفسی تازه میکنم ؛
تو ، در مستی زيباتر میشوی ؛
به ما میگويد : سگ ِ عرقخور !
من به آيندهی ِ انسان میانديشم ؛
تو پاکيزگی ِ زمين را پاس میداری ؛
او ، تنها به يک چيز پایبند است : به اسارت درآوردن ِ انسانها ؛ و بهکرسینشاندن ِ باورهای ِ ياوهی ِ خويش ، به ضرب ِ ارهاب .
من از ديدن ِ يکقطره خون وحشت میکنم ؛
تو ، از ديدن ِ تيغ بر ساقهی ِ گُل ، سرت گيج میرود ؛
او « عيد ِ قربان » دارد .
من از بیپناهی ِ گربههای ِ کوچه و خيابان ، دلام میگيرد ؛
تو برای ِ گنجشکها ارزن میپاشی ؛
او از خانه بيرون میرود ؛ با کمربند ِ انتحار .
من زندهام .
تو زندگانی .
او میمرگد !
16 و 17 خرداد 86
ما را هم می مرگانَد
AntwortenLöschenگذشت زمانه به او هم خواهد آموخت که مفهموم انسانیت در آزاد زیستن است. همچنانی که بمن و تو آموخته است
AntwortenLöschenما هنوز زنده این و بی شک زنده خواهیم ماند و کسانی که می خواهند بمرگانند خواهند مرد.
AntwortenLöschenسلام..بسيار شعر زيبايی بود دوست مهربان و همنام ..مهدی عزيز چند بار خواستم برايت کامنت بگذارم اما صفحه لود نميشد نميدانم چرا...به اميد فردای روشن برای من٬ تو و تمام مردم دنيا
AntwortenLöschen