لا ريبَ فيه!!
(در همداستانی با نوشتهای از گيلهمرد)
همچنانی که سنگِ مغناطيس
جذبِ آهن کند به گوهر و ذات
نيز ازآنسان که کهربا کَه را
میکشد زی خود از بروزِ صفات
اهرمن نيز جنسِ ريدهیِ خود
سویِ مقعد کشد، بدونِ ادات
حضرتاش، جامعالرذايل و رذل
بوده و هست و، از عميمِ جهات-
قدرتِ جذبِ گند و گوز و عناش
درخورِ حمد و سجده و صلوات
بر پژوهنده نيست زين عجبی
هست مليارد پُر سند، صفحات!
حال اگر حضرتِ خمينیِ ما
قدّس سرّه، از سرِ اثبات
تا به لا ريبَ فيه جان بدمد
للمکذّب کند قوی اِسکات
بهرِ تفسيرِ آيه آيه، بهنقد
معجزش ريد صدکرور آيات
تِر زد ايدون نمايشی عينی
داد بر گندِ قدس، خطِّ برات
گر نباشيم ازو سپاساومند
فکرتآموزِ اين عيان برکات
خرمان زين خلاب جسته؟ هگرز!
ره به ده برده فهممان؟ هيهات!!
پنجشنبه، 21 اسفند 1393؛ 12 مارچ 2015
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen