نگاهی به: ياوهسازی و انتسابِ آن به شاعران و نويسندگانِ بزرگ
همنوا با «شهربراز»
نخست اين نوشتهیِ شهربراز را -دربارهیِ شعرِ جعلی منتسب به سهراب سپهری!- بخوانيد:
درسی از سهراب سپهری؟!http://shahrbaraz.blogspot.com/2013/12/blog-post_7.html
?
گُمان نمیکنم که در همهیِ ادوارِ کهن که نشرِ سخن تنها بهمددِ افواه، و سپسترک با بازنويسیِ دستیِ کتب (بهگونهیِ محدود، و ابداً غيرِ قابلِ قياس با حتّی نشرِ چاپیِ گوتنبرگی، تا چه رسد به نشرِ الکترونيکی-نتی-پرينتیِ جديد) انجام میشده نيز، دهيکِ انتسابهایِ دروغينی را که امروزه در هر سال واقع میشود، داشته بوده باشيم!
حالا اگر اين جماعتِ «چُپاندرانيّه» بهعهدِ قديم میبزيستندی و بهجوفِ کاتبان بُر همی خورده بودندی، آنگاه چهاندازه جفنگيّات و اشعارالالکيّه به دفاتر و دواوينِ شعرا دربيفزودهکرده بودندی، خدای نيز نمیداند!
بهراستی که: دستبريزاد!
حالا اگر اين جماعتِ «چُپاندرانيّه» بهعهدِ قديم میبزيستندی و بهجوفِ کاتبان بُر همی خورده بودندی، آنگاه چهاندازه جفنگيّات و اشعارالالکيّه به دفاتر و دواوينِ شعرا دربيفزودهکرده بودندی، خدای نيز نمیداند!
بهراستی که: دستبريزاد!
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen