شيرِ سرخ و سياه!
...
به استايلِ سبيلایِ عمويوسفآغام و ريشِ حاجیبابا نوریم سوگند، اگه بذارم ويدئویِ تو مرتيکهیِ امپرياليسمِ شيطانِ بزرگ، جايی نشون داده بشه! اگه گذاشتم حتّی يکی از دوستام اينو شَير بکونه، شيرِ عمويوسفآغا و حاجیبابانوریم حرومام باد!
تو فکر کردی ما اونقدر پپهايم که هفتاد-هشتادسال القاآتِ بزرگونمون رو به اين زودی زِرتی بريزيم دور!
نه اخوی! ما با قانقاريای عموسامستيزی اصولاً از خشتک به خشت افتاديم و تا لبِ چالهیِ گور، همچنون کش مياريم سرخ و سياه و، میمونيم، هلو!!
غيرتی که با شيرِ سرخ و سياهِ حاجلنينجون و ممّدآغایِ اکرم توُ کونمون رفته، حالاحالاها برونمُرون نايد!
تو برو کشکتو مَساب!!
گورِ بابایِ مردمِ بهمرگنشستهیِ بيچاره که چشمشون به کمکِ تو و سايرِ شياطين سفيد دوخته شده! اينقدر بدوزن که ايرانشون چُنوُ از کرّهیِ زمين بخوره زمين که گم شه!
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen