چون ترگمان چُنان کنند که نبايد، ما نيز تُفسير چُنان کنيم هميدون، که دلمان بخايد!
ای نعلتالله بر شما کفّارانِ کذّاب و ملاحدهیِ لعينِ ملاعين باد!
بر شما دوزخزادگانِ عَنود، که يکعمر، بیوازلين، به کونِ گوشِ ما عاشقان عصمت و عفّت، فرغونفرغون دهریگری و کفر و دروغ اندرسپوختهايد؛ سپوختنی!
و زرت و پرت کردهايد؛ زرت و پرت کردنی!
همانا اين است ترجمهیِ صحيحِ سورةالنّساء، آيةالسّیوچار
بر شما دوزخزادگانِ عَنود، که يکعمر، بیوازلين، به کونِ گوشِ ما عاشقان عصمت و عفّت، فرغونفرغون دهریگری و کفر و دروغ اندرسپوختهايد؛ سپوختنی!
و زرت و پرت کردهايد؛ زرت و پرت کردنی!
همانا اين است ترجمهیِ صحيحِ سورةالنّساء، آيةالسّیوچار
::::
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿34﴾
(34) مردان برپادارندگان (حقوق) بر زنانند × بهسبب آنچه که احسان کرد خداوند بعضیشان را بر بعضی و بهسبب آنچه که نفقه دادند (مردان) از اموالشان × پس (زنان) صالح (حقمدار) فروتناناند (برای خداوند) و نگهدارندگاناند برای (شوهرانشان حقوقشان را در) غيبت (آنها) بهسبب آنچه که نگهداشت (حقوق طرفين را) خداوند × و آنان که (از زنانی که) میترسيد بالابردنشان (نفقه را و تمکين جنسی نکردن بهعنوان فشار) پس نصحيت کنيد ايشان را × و دوری کنيد ايشان را در خوابگاهها (بهزور همخوابی نکنيد) × و بزنيد (دست نوازش و تهييج جنسی) ايشان را (در غير خوابگاه) × پس چنانچه داوطلب شدند (به رعايت حقوق) شما × پس نجوئيد بر ايشان (بر زنان) جهتی را (بهباطل) همانا خداوند بود متعالی بزرگ.
http://mpmdtv1.blogspot.ch/2011/08/normal-0-false-false-false_17.html
::::
ترجمةالهمزمانبالتُّفسير:
- مردان برپادارندگان حقوق بر زناناند؛ که اعنی همان: بهنعوظدرآورندگانِ بوق، بر زنان.
- بهسببِ آنچه که احسان کرد...؛ اعنی: بعضیشان را طیّالغزوات، به بهشت روانه کرد و بعضیشان را -پولمند- بهسراغِ زنانِ آن بعضیهایِ نخست فرستاد!... هلو!
- که نفقه دادند از اموالشان...؛ مفسّرين میفرمايند: که اعنی خرجالفرج!
- فروتناناند...؛ که اعنی: تنِ خود فرو نگه میدارند و فرو میکُسترند!
- و نگهدارندگاناند...؛ که اعنی: معنیش واضحه گاگولجان! نروند بيرون، بدهند به آن "بعضیهایِ منافقِ سوّم"؛ وقتی که "بعضیهایِ مجاهدِ دوّم"، دوباره میروند غزوات!!
- و آنان که میترسيد بالابردنشان...؛ اعنی: بعضیها وقتی میروند بالا، سولاخهایِ کمرِ خود را جر و واجر میدهند، از فرطِ چرخشِ سنگآسيابیِ غربال؛ و جنس ضايع میشود؛ و چهبسا که در اثرِ قُچار (که مترجم نيز بدان اشاره رفته) خايههاتان له شود؛ و زيانِ ديگر آنکه ممکن است مادينهیِ شما، چَشنیخور و کرمکی گردد و، منبعد، در فروتنی و فروکُستری حال نکند!
- پس اگر تمکين نکردند، که اعنی «مکان» خود را نشناختند (و خواستند که برایِ «فشار» بروند بالا)، ايشون را اندرز کنيد، که اعنی «لایِ درزشان بنهيد، فقط»؛ و بگوييد ننهتان پتويی برایتان بدوزد، و حاشا حاشا پرگست مرويد زيرِ لحافشان؛ اگر دوست داريد خايههایتان را!
- «بهزور همخوابی نکنيد»، مجازِ ادبیست، از وجهِ ترفند؛ شما بخوانيد: «بهزور با شما همخوابی نکنند، آن خارکسته مادينگان»!
- و بزنيد ايشان را...، اعنی: چنانچه به «اصول» و «ارزشها»یتان چنگ نوازش افکندند به تهييجِ جنس، بزنيد جگرشان را خال بيندازيد، هرجا که يافتيدشان؛ غير از زيرِ لحاف!
- پس چنانچه داوطلب شدند...؛ اعنی: چنانچه "فرو"تنی و پاچهخاری و خايهمالی پيشه کردند، بکنيدشان که خداوند، بکند شما را؛ رحمتکردنی!
- پس نجوييد بر ايشان جهتی را...؛ که اعنی: از هر جهت که خواستيد، بچرخانيد و: زِزِزِرت!!
ترجمةالهمزمانبالتُّفسير:
- مردان برپادارندگان حقوق بر زناناند؛ که اعنی همان: بهنعوظدرآورندگانِ بوق، بر زنان.
- بهسببِ آنچه که احسان کرد...؛ اعنی: بعضیشان را طیّالغزوات، به بهشت روانه کرد و بعضیشان را -پولمند- بهسراغِ زنانِ آن بعضیهایِ نخست فرستاد!... هلو!
- که نفقه دادند از اموالشان...؛ مفسّرين میفرمايند: که اعنی خرجالفرج!
- فروتناناند...؛ که اعنی: تنِ خود فرو نگه میدارند و فرو میکُسترند!
- و نگهدارندگاناند...؛ که اعنی: معنیش واضحه گاگولجان! نروند بيرون، بدهند به آن "بعضیهایِ منافقِ سوّم"؛ وقتی که "بعضیهایِ مجاهدِ دوّم"، دوباره میروند غزوات!!
- و آنان که میترسيد بالابردنشان...؛ اعنی: بعضیها وقتی میروند بالا، سولاخهایِ کمرِ خود را جر و واجر میدهند، از فرطِ چرخشِ سنگآسيابیِ غربال؛ و جنس ضايع میشود؛ و چهبسا که در اثرِ قُچار (که مترجم نيز بدان اشاره رفته) خايههاتان له شود؛ و زيانِ ديگر آنکه ممکن است مادينهیِ شما، چَشنیخور و کرمکی گردد و، منبعد، در فروتنی و فروکُستری حال نکند!
- پس اگر تمکين نکردند، که اعنی «مکان» خود را نشناختند (و خواستند که برایِ «فشار» بروند بالا)، ايشون را اندرز کنيد، که اعنی «لایِ درزشان بنهيد، فقط»؛ و بگوييد ننهتان پتويی برایتان بدوزد، و حاشا حاشا پرگست مرويد زيرِ لحافشان؛ اگر دوست داريد خايههایتان را!
- «بهزور همخوابی نکنيد»، مجازِ ادبیست، از وجهِ ترفند؛ شما بخوانيد: «بهزور با شما همخوابی نکنند، آن خارکسته مادينگان»!
- و بزنيد ايشان را...، اعنی: چنانچه به «اصول» و «ارزشها»یتان چنگ نوازش افکندند به تهييجِ جنس، بزنيد جگرشان را خال بيندازيد، هرجا که يافتيدشان؛ غير از زيرِ لحاف!
- پس چنانچه داوطلب شدند...؛ اعنی: چنانچه "فرو"تنی و پاچهخاری و خايهمالی پيشه کردند، بکنيدشان که خداوند، بکند شما را؛ رحمتکردنی!
- پس نجوييد بر ايشان جهتی را...؛ که اعنی: از هر جهت که خواستيد، بچرخانيد و: زِزِزِرت!!
فیالتّاريخ يومالدوشمبه، شومزهِ بهمنگِ 1391
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen